امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

عشق مادرانه

عشق مادر به فرزند   :داستان مادر من فقط یک چشم داشت.من از او متنفر بودم…اون همیشه مایه خجالت من بود.او برای امرار معاش خانواده،برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پختیک روز اومده بود دم مدرسه که به من سلام کنه و منو به خونه ببره.آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه؟اصلا به روی خودم نیاوردم،فقط با تنفر بهش نگاه کردم وفورا از اون جا دور شدم.روز بعد یکی از همکلاسی هام منو مسخره کرد و گفت هووو…مامان تو فقط یک چشم داره.فقط دلم می خواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم.کاش زمین دهن وا می کرد و منو…کاش مادرم یه جوری گم و گور می شد… روز بعد بهش گفتم اگه واقعا می خوای منو شاد و خوش حال منی،چرا نمی می...
25 شهريور 1391
1