قرار نبوده
سلام امیر علی جان خاطرات کودکی ھمیشه شیرینه ،وقتی به خاطرات کودکی و گذشته رجوع میکنی شنیدنش اونقدر لذت بخشه که حالتو عوض می کنه ، یه وقتایی از پدر و مادر کمک میگیری برای یادآوری خاطرات اون روزا ، یه وقتایی ھمچی که تعریف گذشته به میون میاد سریع گوشاتو تیز می کنی که ببینی از بچگیات چیزی میگن یا نه ، یه وقتایی از تعریفاشون احساسِ غرور می کنی و یه وقتایی به خاطر بعضی چیزا لپات گل میندازه و تنت داغِ داغ میشه .اونجاست که یه آِه عمیق میکشی و یه لبخنِد کوچولو گوشه لبت ظاھر میشه ، به ھمین سادگی گذشت ، به ھمین زیبایی گذشت ، گذشت خاطراتِ خوب کودکیمون، به سرعتِ برق و باد و تنھا خاطره ای شد میوِن د...