امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

شاهزاده مامان و بابا

1391/12/24 13:15
154 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرگلم

این روزا حال و هوای عید و خونه تکونی و خرید رو می شه همه جا دید ...روزا و سالها مثل برق میگذرن...مامان حسابی به فکر تغییر و تحوله باورت نمیشه بس که نقشه می ریزم تو ذهنم بعداز ظهرا با همه ی خستگی کار اداره باید کار خونه رو هم انجام بدم!! این نیز بگذرد. عزیز دلم تو سلامت باشی خستگی چه معنی داره.


تو این هفته ای که گذشت اتفاق خیلی بدی برای تو افتاد طبق عادت هر روز میرفتی روی فرشهای لوله شده که گوشه اتاق گذاشتیم و میگفتی بپرم و گارد پریدن میگرفتی البته بابایی زیر پاتو برات امن میکرد تا خدای نکرده اتفاقی برات نیفته. ولی نمیدونم چی شد که ایندفعه وقتی پریدی پایین به قدری گریه کردی  که ما گفتیم خدای نکرده برای پاهای کوچولوت اتفاقی افتاد چون رنگت خیلی پریده بود و دیگه پاهاتو نمیتونستی بزاری زمین و این مارو بیشتر نگران میکرد امیر علی جان.

خلاصه که من انقدر نگرانت بودم که شب اصلا نتونستم بخوابم ولی بابایی گفت نگران نباش پاهاش چیزی نشده خدا رو شکر زانوشم باد نکرده ولی من انقدر ترسیده بودم که فرداش نرفتم سر کار و بردمت دکتر بعدشم از پاهات عکس انداختم که خوشبختانه دکترت گفت که هیچیش نیست فقط باید یه کم استراحت کنه و به پاهاش فشار نیاره.

عزیز دلم من که مردم و زنده شدم از بس که تو بپر بپر میکنی و ماشاالله یه جا بند نمیشی . ولی هر چی بود شکر خدا به خیر گذشت.

پسرم امیر علی قشنگم، کاش میتونستم لحظه ها رو  برای همیشه متوقف کنم و تموم سالهای باقیمانده عمرم رو تو چشمای قشنگت عاشقی کنم..خوشحالم از داشتنت تا بی نهایت ..ممنونم که عشقو با تموم معناش و با تموم لذتش با آغوش کوچیکت به ما بخشیدی و برامون زندگی رو با لبخندهات پر از رنگ کردی ...... یادم نمیره وقتی دستاتو باز میکنی و حرکت میکنی ازت میپرسم امیر علی جان چیکار میکنی و تو با همون لحن خاص حرف زدنت میگی مامانی من میخوام پرواز کنم و یا به طرف مقابلت میگی بگو صندلی و وقتی طرف میگه صندلی با همون صدای ناز همیشگیت که دل هرکسیو میبره  میگی بپر بغل زن دایی. ویا با حیونایی که خاله آفر برات خریده بازی میکنی و به زرافه میگی زرافه جیش نکنی تو شلوارتا اگه جیش کنی دعوات میکنما اگه جیش داشتی برو دستشویی قربون اون هوش سرشارت برم عزیز دلم.و یا وقتی مامانی صدات میکنه جوجه طلایی تو با لحن قشنگ همیشگی میگی چقدر بلایی. از کارای بامزه دیگه ای که انجام میدی مدام با گوش بابایی بازی میکنی و از من میپرسی مامانی گوش بابایی رو بکشم ؟امیر علی جان ...عاشقانه دوستت داریم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)