امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

عید نوروز

1393/12/27 12:43
491 بازدید
اشتراک گذاری

داره بارون میاد هم تند وهم آروم .یادش بخیر بچه گی هاوقتی می رفتیم مدرسه -مدرسه با بخاری نفتی اون موقع هاروشن میشد. گازشهری نبود .مثل الان همه جیز لوکس نبود .اما چیزی داشت که الان نداره اون موقعه سادگی وصمیمیت بود یک رنگی بود. حداقلش یه دروغ ساده وکودکانه بود، یادش بخیر خونه ها حیاط داشت میشد بوی عید رو از وزش بادی که به درخت حیاط میخورد حس کرد.میشد زیر درخت نشت ودرس خوند وای اون زمان فکر کردن به آینده زیبابودو نمیدونم یادتونه حتی کتابهای درسی اون موقع هم ساده تر بود .وهم عکس ها ونوشته های زیبا تری داشت .کتاب فارسی ویه آقای هاشمی بود که با خانواده اش به سفر رفت، فکر کنم کتاب اجتماعی بود .خونه ها شاید طاقجه داشت .وحیاط هم باغچه، بچه ها اون موقع ها کمتر مریض میشدن میشد میوه ها رو با پوست خورد ونترسید که مریض شیم، میشد به فکر 120 سالگی بود، میشد ساده زندگی کنیم ،اون وقتها یک رنگی ها بیشتر بود دور هم بودن ها زیادتر، به داد هم رسیدن دسته جمعی بود .الان نزدیک عیده اگه اون زمان بود .جمع میشدن به هم کمک میکردن، چای دور همی میخوردن وخندهای صمیمی روی لباشون بود، میشد بهار رو از عمو نوروز فهمید، میشد بوی عشق، بوی نشاط بوی زندگی رو فهمید، کاش میشد جهان رو متوقف کرد تا دیگه تکنولوژی نسازه تکنولوژی باید تو پزشکی باشه. انقدر راه نرفتیم چربی خون گرفتیم، با موبایل به هم سر میزنیم دیگه زحمت نمیکشیم حضوری حال هم رو بپرسیم. بچه ها گرفتار آپارتمان نشینی شدن به نظرم اگه بارون نمی باره وبرف نمیاد .همش به خاطر تکنولوژیه اون موقع ها زمستون اصلا صاف نبود همش بارونی وبرفی بود اصلا خوش به حال آدمهای اولیه که با عشق زندگی کردن وبا امید .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)