امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

بهار 92

1392/1/31 12:40
152 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها که سال نو شده و من مدام در فکر اینم که برای پسر گلم از خاطرات تحویل سال نو براش بنویسم ، البته با کمی تاخیر، احساس می کنم  باید صدای نفسهایت را بنویسم .امیر علی جان درست از اولین روز عید مریض شدی از اون آنفلوانزای ویروسی که حسابی هم خودتو و هم ما رو اذیت کرد ،اونقدر حالت بد بود که حتی نتونستیم برای دید و بازدید خونه دوستان و آشنایان بریم و مجبور شدیم دوبار ببریمت بیمارستان و بعد از آزمایشهایی که ازت گرفتن خاطر جمع شدیم که خوشبختانه چیزیت نیست و فقط باید ازت مراقبت کنیم و خدا رو شکر حالت رفته رفته بهتر شد.

امیر علی جان

اکنون که 27 روز از بهار سال 1392 می گذرد ، به دیدنت اومدم تا نشون  بدم چقدر لحظه هامو  تزیین کرده بودم برای هنگامی که غنچه‌ها به يمن قدومت مي‌شكفند و سنبل به افتخار تو خود آرایی می کند ، اومدم تا بنویسم وقتهایی که کنارم نیستی و من دلتنگ توام، دوست دارم مرور کنم تمام خاطراتی رو که با هم داشتیم وورق بزنم تمام لحظات شیرینی رو که به همراه تو و بابایی دارم .

دوست دارم در سال جدید که توأم شده با  رقص شاپرکها و نغمه بهاری چکاوکها و هنگام شکفتن گلهای قشنگ، دستان تو را بگیرم و برایت سلامتی آرزو کنم و برایت به یادگار بگذارم آن آرزوهای خوبی را که در تصورت هست ، امیر علی عزیزم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رادمهر کوچولو
14 خرداد 92 1:54
سلام. من مامان رادمهر جان هستم و البته دوست خاله ی امیر علی جون. خوشحال میشیم به وب ما سر بزنید .واقا لذت بردم از این همه عشقی که به فرزندتون دارید و به قلم در آوردید.....خاله لیلا رو میگم....


سلام ممنون از ابراز لطفتون ميشه اسم وبتونو برام پيامك كنيد تا بتونم رادمهر جان رو ببينم خدا براتون حفظش كنه.