امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

اولین روز پاییزی

1393/7/1 9:32
407 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر کوچولو ی من امیر علی جان

امروز اولین روز از ماه مهر 1393 هستش، تابستون گرم و سوزان با همین آخرین گرمای شهریور تموم شد و حالا  ما می مونیم و یک فصل تازه ... پاییزه عاشق ... پاییزه سر بزیر ... پاییز اولین روزهای زندگی عاشقانه ما. ...

امیر علی جان از اینها که بگذریم تو خیلی پسر  خوبی هستی ... همه ی حرفهای منو می فهمی و وقتی برات آواز  گل  گلدون من رو می خونم با دهان باز تا آخرش رو گوش میدی و بعدخودتم همراهی میکنی و دست میزنی .و گاهی برای خودت شعر میخونی  تو ناقلا شدی و گاهی هم شیطون. یادم نرفته دیروز از مامان پرسیدی ،مامان تو کجا درس خوندی وخودتم زود جواب دادی دانشگاه و بعد که مامان ازت پرسید تو هم دوست داری بری دانشگاه که تو گفتی نه مامان من که نباید برم دانشگاه من باید برم مدرسه درس بخونم ،قربون اون حاضر جوابیت برم عزیزدلم.

 

پسرگلم

دلم گرفته امیر علی جان .بابایی دلم از خیلی چیزها گرفته از خیلی آدمها ... خودت که می دونی مامانی چقدر نازک دله ... خودت که میدونی چقدر احساساتیه و غیر از من و تو کسی از خستگی هاش خبر نداره . بیرون این خونه یه دنیا آدمهای جورواجور وایسادن تا اگه برخلاف میلشون کاری کنی بریزن سرت و حسابی ته دلت رو خالی کنن... بعد که برمیگردی خونه می بینی هیچ چیز نداری جز یه حال پریشون که بهش میگن : دلتنگی ...

برای همه پاییز با مهر شروع میشه اما پاییز زندگی من جایی شروع میشه که مهر تو تموم بشه ...

اما عاشقانه هايمتمومی ندارهوقتي تو بهترین اتــــفـاقزندگــــــي ام هــستـــي... حالا دیگه مطمئنم پسر کوچکم خلق شد برای تحقق پیدا کردن رویاهای کودکی و آینده ام  و چه خوب این رویاها با هم تلفیق شد .امیر علی جان، عزیزِ بابا به خاطر تمام روزهایی که دوست داشتی بیشتر  کنارت باشم و روزمرگی ها اجازه نداد و تو همچنان صبوری کردی من رو ببخش .به امیدِ روزیکه تمام بچه های دنیا شاد و خوشبخت باشن .خدای بزرگم مراقب فرشته نازنینمون باش .

خوشبختی در همین نزدیکی

وقتی پدر و مادر میشی بارها و بارها از خودت می پرسی که چقدر در تربیت فرزندم مفید بودم، چقدر تونستم ارزشهای درست و متعالی رو در ذهنش بیدار کنم و چقدر روح پاکش رو به پرواز درآوردم. جواب دادنش خیلی سخته! نه می تونی به خودت ببالی و نه می تونی همیشه متوجه کم کاریها باشی و دست بکشی. اما طی این مدت یه چیزی رو خوب فهمیدم هرقدر می خوای فرزندت بیشتر رشد کنه و بال و پر بگیره خودت باید بیشتر و بیشتر رشد کنی. حالا تو خیلی از رفتارهات انگار آیینه کوچیکی از ماست، هیجان انگیزه، ترسناکه، خوشحال کنندست، اصلا مخلوطی از همه حس هاست. ولی باوجود اینها تو موجود منحصر به فردی هستی! یه مخلوق جدید و خاص که بی نظیره و من انگار مرتب دارم کشفش می کنم و هیجان زده میشمباید اعتراف کنم گاهی خسته، گاهی دلسرد ولی بیشتر از همه شاد و پرانرژی، هستیم بعداز یک روز کاری کلی از تو و کشفیاتمون میگیم و می خندیم!

امیر علی جان پسر من ، تو گنجینه ای هستی که فقط یه فرد بی طرف و هوشیار می تونه خصوصیاتت رو کشف کنه و بفهمه چقدر خدا به ما لطف داشته که لایق داشتنت شدیم .چقدر خوشبختی دم دسته، مخصوصاً این روزها که دیگه حرفها و جمله های تو خودش یه دنیا لذت شده.

خداوندا آرزوهایم چه کوچکند! برای روییدن ، دلم تو را میخواهد... تو آرزوی امیر علی من باش تا بزرگ شود.                              دل نوشته بابایی

                                                

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)