امير عليامير علي، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات خوب امیر علی

به ياد اولين نگاه

1392/6/16 15:16
145 بازدید
اشتراک گذاری

سي و يك ﻣﺎه ﮔﺬﺷﺖ. دو ﺳﺎل و هفت ﻣﺎه از اوﻟﯿﻦ ﻟﻤﺲﮔﺮﻣﺎی ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ، ازاوﻟﯿﻦ ﺗﻼﻗﯽﻧﮕﺎه ﻣﻦ و ﺗﻮ ، از اوﻟﯿﻦ در آﻏﻮش ﮔﺮﻓﺘﻨﺖ ، از اوﻟﯿﻦ ﻃﻨﯿﻦ ﺻﺪای ﮔﺮﯾﻪ ات،البته تو اصلاً اهل گريه نبودي  ﮔﺮﯾﻪ ای ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻧﺶﻣﻦ ھﻢﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ اﻓﺘﺎدم.ﭘﺴﺮﮐﻢ ؛ ﻋﺸﻘﻢ ، آراﻣﻢ ، دو ﺳﺎل و هفت ماه  اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ھﻤﯿﻢ ﮐﻨﺎر ھﻤﯿﻢ ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﻔﺲﻣﯿﮑﺸﻢ ، ﻣﯽﺑﺎﻟﻢ و ھﺮ روز ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮم.ﻣﺎﯾۀ آراﻣﺸﻢ ، ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺗﻮ آﻧﻘﺪر در ذره ذره وﺟﻮدم رﯾﺸﻪ دواﻧﺪه ﮐﻪ ھﺮ ﻟﺤﻈﻪ دورﯾﺖ ﮐﻼﻓﻪ ام ﻣﯿﮑﻨﺪ ؛ دﻗﯿﻘﻪ ھﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﮐﻨﺎرت ﻧﯿﺴﺘﻢ ذھﻨﻢ و ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺎﻻﻣﺎل ازﺗﻮ و ﺑﻮدنﺑﺎ ﺗﻮ اﺳﺖ.

اﻣــﯿــﺪ دﻟــــــــﻢ: امير علي جان

اﻻن دﻗﯿﻘﺂ 934 روزه ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﯽ،ﻣﯿﺸﻤﺎرم ﺗﺎ ﺑﺪوﻧﯽ ﺷﮑﺮ ﮔزارﺛﺎﻧﯿﻪ ﺑﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮدنﺑﺎ ﺗﻮام.ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻟﺬت زﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﻮﯾﯿﺪنﻋﻄﺮ ﺗﻨﺖ و ﺑﻮﺳﯿﺪن روی ﻣﺎھﮕﻮنﺗﻮﺳﺖ.ﻣﺪﺗﯽﺑﺮات ﻧﻨﻮﺷﺘﻢ . ھﺮ ﺑﺎر ﺧﻮاﺳﺘﻢ ھﻤۀ ﺧﺎﻃﺮاﺗتو ﺟﻤﻊ ﮐﻨﻢ و ﯾﮑﺠﺎ ﺑﺮاتﺑﻨﻮﯾﺴﻢ اﻣﺎ ﺗﺎ اراده ﮐﺮدم ﺑﺮای ﻧﻮﺷﺘﻦ،ﯾﮏ ﺣﺮﮐﺖ ﺟﺪﯾﺪ و رﻓﺘﺎرﺗﺎزه ازت دﯾﺪم ﮐﻪﺣﺮفهای ﺗﺎزه و دﻟﻨﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺗﻮی اﯾﻦ ﺳﻦ ﺗﻤﻮﻣﯽﻧﺪاره .ﭘﺲﻣﺠﺒﻮرم ھﻤﻪ رو ﯾﺎدم ﺑﺴﭙﺎرم و ﺑﺎ ھﻢﺑﻨﻮﯾﺴﻢ، اﻣﺎ ﮐﺎرھﺎی ﺧﺎرق اﻟﻌﺎده ﺗﻮ  ازﯾﺎدم ﻧﺮﻓﺘﻪ ھﻢﺑﺮای ﺗﻮ ھﻢﺑﺮای ﺧﻮدم ﺛﺒﺘﺸﻮن ميكنم.اﺣﺴﺎسﻣﯿﮑﻨﻢدر ﻋﺮضﯾﮑﯽدو ﻣﺎه اﺧﯿﺮ ﺧﯿﻠﯽﺑﺰرﮔﺘﺮ ﺷﺪی ﭘﺴﺮم. واﻗﻌﺎ ﺳﻦﻋﺠﯿﺒﯿﻪ. ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪنﺑﻪ ھﺮ ﭼﯿﺰ و ھﺮﺟﺎ ﺗﻮی اﯾﻦ ﺳﻦ ﮐﻢ واﻗﻌﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺰه.ﺑﺎﺧﻮدم ﻣﯿﮕﻢ ﺧﺪاﯾﺎ ﭼﻘﺪرﺑﭽﻪ ھﺎ ﺗﻮی اﯾﻦ ﺳﻦ ﺑﺎھﻮش ھﺴﺘﻦ. ﭼﻪﺟﻮرﯾﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ دوﺳﺎل و هفت ﻣﺎھﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﻣﻦ رو ﮐﺎﻣﻼ ﺗﺤﺖ ﮐﻨﺘﺮل ﺧﻮدش ﻗﺮارﺑﺪه و ﺑﺎ زﺑﻮن رﯾﺨﺘﻦ ﺑﺮای ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ھﺎی ﺧﻮدشﺑﺮﺳﻪ. بعضي وقتا مياي پيش ماماني و ميگي ماماني گوش كن ببين من چي ميگم و خواسته خودتو به طرز جالبي بيان ميكني.مثلاميگي بريم كامپيوترو روشن كنيم و عكس اتوبوس بياريم ويا عكس هواپيما.

اﯾﻨﺮوزھﺎ واﺳﻢ ﺧﯿﻠﯽ زﺑﻮن ﻣﯿﺮﯾﺰی ﭘﺴﺮم.اﯾﻨﻘﺪر ﺷﯿﺮﯾﻦ و ﺑﺎ اﺣﺴﺎس ﮐﻪ از ﺷﺪت ذوق زدﮔﯽ ھﯿﭻ ﻋﮑﺲاﻟﻌﻤﻠﯽﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢﻧﺸﻮنﺑﺪم.روزاي تعطيل، كه من خونه ام  ﺻﺒﺢ زودﺗﺮ از ﻣﻦ از ﺧﻮاب ﺑﻠﻨﺪ ميشي و  ﺻﺪام ﻣﯿﺰﻧﯽ: ﻣﺎماني ﭘﺎﺷﻮ،ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ اﯾﻦ روزھﺎ ﻣﺤﺎله ﮐﻪ ازﯾﺎدم ﺑﺮه ﭘﺴﺮم.ھﻤﻮﻧﻄﻮر ﮐﻪ ﺷﯿﻄﻨﺘ های ﻣﺨﺼﻮﺻﺖ ازﯾﺎدم ﻧﻤﯿﺮه. موقعي كه خوابيدي ميگم امير علي جان بسه ديگه پاشو با شيرين زبوني خاصي ميگي ماماني پاش نميشم و يا وقتي مثلا پتو رو گرفتي دستت ، ميگم امير علي چيكار ميكني ميگي ماماني نيگا كن اينو دوزيدم منظورت اينه كه اينو دوختم. قربون اين شيرين زبونيات برم الهي.

امير علي  ﺟﻮﻧﻢ، ﺧﺪا ﻧﮑﻨﻪ ﺑﺨﻮام ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﮑﻨﻢ، ﮔﺸﻨﻪ ﻣﯿﺸﯽ،ﺗﺸﻨﻪ ﻣﯿﺸﯽ،ﺑﻐﻞ ﻣﯿﺨﻮای ، ﺧﻮاﺑﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮه، و اﯾﻨﻘﺪرﺑﻠﻨﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ و بازوي مامانو نيشگون ميگيري  ﮐﻪ ﻋﻄﺎی ﺗﻠﻔﻦ روﺑﻪ ﻟﻘﺎشﻣﯿﺒﺨﺸﻢ.اﮐﺜﺮ وﻗﺘﮫﺎم ﺧﻮدت ﮔﻮﺷﯿﻮ ﺟﻮاب ﻣﯿﺪی و ﺑﺎ ھﺮ ﮐﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﺑﺎﺷﻪ ﺣﺮفﻣﯿﺰﻧﯽ.روی وﺳﺎﯾﻠﺖ و اﺳﺒﺎب ﺑﺎزﯾﮫﺎت ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺴﺎس ﺷﺪی و اﺣﺴﺎسﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ.ﮐﻪ ﻣﯿﺪوﻧﻢ اﯾﻦ اﻗﺘﻀﺎی ﺳﻨﺘﻪ. ﮐﻢﭘﯿﺶﻣﯿﺎد راﺿﯽﺑﺸﯽ اﺳﺒﺎب ﺑﺎزﯾﮫﺎﺗﻮ ﺑﺎ ﺑﭽﻪھﺎی دﯾﮕﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﯽ. اينم يه عكس خوشگل از تو وپسر خاله حسين كه تو باغ سپهسالار ازتون گرفتم.

اﯾﻦ روزھﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﺬره ﺑﺮام ﺷﯿﺮﯾﻨﯽدﻟﭙﺬﯾﺮی داره.ﻟﺬت ﺷﻨﯿﺪن زﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺣﺮﻓﮫﺎ وﮔﻔﺘﻪ ھﺎ از زﺑﺎنﭘﺎرۀ ﺗﻨﻢ.ﺑﺮات از ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﻮدن اﯾﻨﺮوزھﺎ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ، ﭼﻮنﻧﻤﯿﺨﻮام ﻛﻪ ﻓﺮدا از ﺷﯿﺮﻳﻨﯽدﻧﯿﺎی ﻛﻮدﻛﯽ ات ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﯽ، ﻣﯿﮕﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ دوﺳﻢداري؟ ﻣﯿﮕﯽ: هزار تا ، ﺧﯿﻠﯽ زﯾﺎد.ﺷﺒﮫﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺎ اون زﺑﻮن ﺷﯿﺮﯾﻨﺖ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﻧﮕﯽ ﻣﺤﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺑﺨﻮاﺑﯽ.ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺘﺎب ﺷﺪی و ھﻤﯿﺸﻪ قصه كدو قلقله زن و پيرزن رو  ﻣﯿﺨﻮای ﮐﻪ ﺑﺮات ﺑﺨﻮﻧﯿﻤﺶ اﺧﯿﺮاً ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺷﺪی و دوﺳﺖ داری ﮐﻪ ھﻤﻪ ﮐﺎرھﺎﺗﻮ ﺧﻮدت اﻧﺠﺎم ﺑﺪی ﻏﺬا ﺧﻮردن " ﮐﻔﺶدراوردن"و ﺧﯿﻠﯽ از ﮐﺎرھﺎی دﯾﮕﻪ.ﺑﻌﺪ ازﺗﻤﻮم ﺷﺪنﻏذا و ھﺮ ﺧﻮراﮐﯽدﯾﮕﻪ ای ﻣﯿﮕﯽ : ﻣﺮﺳﯽ ﻣﺎﻣﺎن.و ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎرھﺎ و ﭼﯿﺰھﺎی دﯾﮕﻪ ﮐﻪ الان حضور ذهن ندارم. مثلاً ميگي فرار كنيد گرگ اومده شمارو بخوره زود باشيد فرار كنيد و مارو مجبور ميكني كه فرار كنيم تا خورده نشيم ، و يا جديداً وقتي آهنگي از تلويزيون پخش ميشه تو هم باهاش هم خوني ميكني ، و يا آهنگ سريال جواهري در قصرو همزمان باهاش ميخوني هر چند به غلط و يا آهنگ مهم اينه تو شدي گلم رو ميخوني البته اولشو و يه كمم چشماتو ميبندي و ميگي ماماني يگا كن من دارم ميخونم. امير علي جان با تموم وجودم عاشقتم و دوست دارم عزيز دلم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شبنم
25 شهریور 92 0:57
سلام دوستان عزیزم این سایت تازه راه اندازی شده تا بتونید از عکس های فرزند عزیزتون با هزینه ای کم کلیپ داشته باشید هر سئوالی دارید در این بخش مطرح کنید در اولین فرصت پاسخ داده می شه http://babyclip.persianblog.ir/ همچنین طراحی تقویم سال 93 با عکس کودک دلبندتان انجام میشود ،از طرح های ما دیدن فرمائید بهترین هدیه برای عیدی دادن به اقوام نزدیک